و اما خدا...
طی چند مطلب گذشته خیلیا ازم پرسیدن که چه پدر کشتگی یی با خدا دارم.. دوست دیگه ای پرسید اگه خدای سنتی مردم رو ازشون بگیری بجاش چی بهشون میدی؟ آیا پرستش خدای سنتی از کافر شدن بهتر نیست؟
خیلی دلم می خواست یکمی صبر کنم و این مطلب رو وقتی ادامه بدم که بدونم چی دارم میگم. ولی از اونجا که آدم هیچوقت نمی دونه که کی ممکنه بدونه که چی داره میگه، این مطلب رو همین الان ادامه میدم در حالی که واقعا نمی دونم چی دارم میگم.
امروز اومدم که با همه جرات بگم نه... پرستش خدای خرافی سنتی کوچکترین مزیتی بر کافر بودن نداره. اگر کوچکترین شکی در این قضیه دارین بد نیست یه سری به نیوزیلند بزنین. شاید تعجب کنین که کشوری که 80 درصد مردمش رسما وجود هرچیز غیر مادی رو نفی می کنن سالم ترین دستگاه قضایی رو در دنیا داره. اونوقت نگاهی به کشور ما بندازین که متدین ترین مردمش گمراه ترین هستن. شاید با خودتون بگین که کسانی که در دستگاه حکومتی ما هستن خداپرست نیستن.. من فکر می کنم که هستن. خیلی هم خدا پرستن. فقط خدایی که می پرستن زیاد چنگی به دل نمی زنه.
دوستی می گفت مشکلات جامعه ما از بی اعتقادی نیست.. بلکه از اعتقاد غلطه. نمی تونین بگین اون نوجوون بسیجی که با اسلحه ش از جنوب شهر تهران می کشه میاد بالای کوه و تو کلک چال با سر لوله تفنگش دختر ها و پسر هارو از هم جدا می کنی آدم بی اعتقادیه..
چنین موجودی فقط گمراهه و علت گمراه بودنش هم اینکه که توسط دیگران گمراه شده. وگرنه تاریخ نشون داده که انسان هیچوقت در نتیجه تفکر شخصی خودش گمراه نمیشه.. فکر کردن فقط انسان رو متکامل می کنه. گمراه شدن نتیجه تسلط مردم احمق بر مردم احمقه و این تنها چیزیه که باعث گمراهی میشه.
و اما اگر من خدای سنتی رو از کسی بگیرم هیچ لزومی نداره که چیزی در مقابل بهش بدم چون هرجا که خدای خرافی وجود نداشته باشه خدای واقعی وجود خواهد داشت. شاید بشه گفت اگر یه خدای درست واقعی با یه تعریف خیلی درست تر و بهتر وجود داشته باشه لازم نیست که کسی تعریفش رو بدونه.. فکر می کنم در قرن حاضر ذهن نسل جوون ایرانی اونقدر متکامل هست که بدون هیچ گونه آموزشی بدونه که خدای غیر خرافی چگونه اس.. به شرط اینکه اول خدای خرافی رو بشناسه و بدونه که اون پسمونده ای که از خداشناسی قدیمی سنتی در ذهنش هست راه به جایی نمی بره.
از دید من خیلی لازمه که جوونای ما بدونن خداشناسی یه چیز پس رونده نیست که به تعبیر آخوندا از صدر اسلام تا حالا روز به روز پس رفته باشه و کمرنگ تر شده باشه. چون درک انسان از خدا هم مثل هر چیز دیگه با تکامل مغز انسان متکامل میشه. مثال زنده این مدعا اینکه خیلی از جوونهای نسل حاضر درکی که والدینشون از خدا دارن رو خرافی می دونن. کمتر کسی رو بین شما سراغ دارم که از آتیش جهنم بترسه.. در حالی که والدین ما و والدینشون واقعا به این مسائل اعتقاد داشتن. برداشتی که پدر من از خدا داره به اندازه درکی که از کامپیوتر و تکنولوژی دیجیتال داره بچگانه و به تعبیری احمقانه اس. و البته که پرستش خدای نامناسب نتایج خاص خودش رو به دنبال داره.
تریسا میگه:
If your prayers are not granted, you're talking to the wrong person.