Rahaayi

Wednesday, October 03, 2007

مسئولیت


در غروب یک روز بهاری بعد از کار روزانه به طرف پارکینگ قدم میزنی که موجی از افکار و خاطرات به سرت هجوم میاره.. این نسیم بهاری انقدر خاطره در خودش داره که به سختی می تونی ازش فرار کنی.. برای لحظاتی دل میدی به اونچه که ذهن پر آشوبت می خواد و نتیجه ش شهراشوبیه که سخت می تونی خودتو از توش بیرون بکشی.

یادت میاد از زمانی که بچه بودی وقتی که ضعیف بودی... وقتی که به خواسته هایی که داشتی نمی رسیدی و به خودت می گفتی خدا نخواست!
چقدر جوان و چقدر با ایمان!!!

بعد ها بزرگ شدی و خواسته هات کوچک تر شد.. دیگه از خدا یه دنیا اسباب بازی و پرواز روی بال فرشتگان نمی خواستی.. اونروز صحبت از سینه های این دختر و اون دختر بود.. و باز هروقت که طرف پا نمی داد جواب میومد که خدا نخواست... و تو حیرون که چرا این خدا نمی خواد!!!؟

و بعد کم کم آروم شدی.. آروم و آرومتر شدی و فهمیدی که اصلا خدایی نبود که بخواد.. خودت بودی و خودت.
کم کم یاد گرفتی که بجز تو مرجعی در این دنیا وجود نداشت و اگر چیزی هست یا نیست فقط تو هستی که به وجود میاری و اگر اتفاقی میافته یا نه فقط تو مسئولی.

کم کم فهمیدی که اینکه نمی دونی دنیا چطوری خلق شده باعث نمیشه که بتونی باور کنی که خدایی هست که همه چیز رو خلق کرده.. درست مثل کسی که نمی دونه که صدف یک حلزون رو خود حلزون کم کم و به سختی به عنوان واسطه ای بین تن لطیفش و دنیای زمخت بیرون ساخته و خیال می کنه که صدف حلزون رو هم مثل همه جیز دیگه خداوند خلق کرده!

و اونوقت به این فکر میفتی که به عنوان خداوند این جهان چقدر از مسئولیتهات رو انجام دادی؟ الحق جهانی که مسئولش تو باشی باید همینقدر پر آشوب و بی حساب و کتاب باشه.. تویی که از جای خودت کنار رفتی و محدودیت ها رو باور کردی و انگار گلیمی به دور خودت پیچیدی و دنبال یک خدا می گردی که مادرت باشه تا اگر دستت رو دراز کردی ولی به جایی که میخواستی نرسید بگی خدا نخواست.. و بعد احساس کنی که مورد ستم واقع شدی و با گلوی گرفته به خودت بگی که دنیا اونقدرها جای خوبی نیست.

نسیم بهاری هنوز به آرامی در حال وزیدنه و خورشید درحال غروبه. تو در حالی که زیبا ترین منظره عمرت رو در پیش رو داری همچنان در گردباد یک سئوال ذهنی اسیری...
امروز تو تنها ترین پرنده تاریخ در این دنیایی به این زیبایی که تنها مرجع مسئولش تو هستی تنهایی.. و تا غروب آفتاب زمان داری تا پاسخ سوءالت رو پیدا کنی..
آیا به عنوان یک خدا چقدر مسئولیتهات رو درست انجام دادی؟