Rahaayi

Friday, February 11, 2005

عدالت جهانی

وبلاگ خونی تقریبا داره از مد میفته. هیچکدوم از وبلاگ های پر طرفدار دیگه مثل سابق نیستن. وبلاگ های کم خواننده هم دارن مگس میپرونن. هرچیزی یه peak داره که وقتی بگذره همه چیز آروم میشه. توی تبلیغات مرسدس بنز یه جایی میگه: زندگی باید طور دیگه ای آغاز بشه.. برعکس اونچیزی که هست. انسان باید پیر به دنیا بیاد و چند سال اول عمرش رو استراحت کنه. بعد وقتی شروع به کار می کنه مدیر کل باشه و سرمایه دار عمده. کم کم فعالیتش کمتر بشه و بدنش سالمتر بشه. و وقتی که در بهترین زمان زندگیش هست یه مرسدس بنز بخره. این تیزر تبلیغاتی بیشتر از اونکه مرسدس بنز بفروشه آدمو به فکر فرو می بره.. به این فکر که چرا همه چیز اونطوری که باید باشه نیست؟

چرا زندگی راحت و کامل نیست؟ چرا همه جا امن و امان نیست؟ چرا انسانها راحت نیستن و از زندگی لذت نمی برن؟ چرا اونچه که دارن یا مثل سیب سرخه برای دست چلاق یا مثل مرسدس بنزه برای آدم 65 ساله؟ آدم به این فکر میفته که انگار اینهمه انرژی و تلاش که در طبیعت هست داره هرز میره و حروم میشه. چون زندگی به هدف خودش که لذت بردنه نمیرسه.

چرا اینهمه اصول و قوانین برای یاد گرفتن هست؟ چرا فقط روشن بین می تونه سرور داشته باشه؟ چرا باید راه رفت تا به هدف رسید؟ چرا تریسا هست و چرا بدون امثال تریسا نمیشه راه رو پیدا کرد؟

یا ماها موجودات غیر متعالی بد شانسی هستیم که درست چند قرن پیش از اینکه همه چیز درست و کامل بشه به دنیا اومدیم یا اینکه قادر متعال اصولا اونقدر سختگیر بوده که لذت و خوشحالی رو فقط به قشر و طبقه خاصی روا داشته.

شاید هم هر دو نظریه به طور همزمان درست باشن. چون روند پیشرفت فهم و شعور آدمیزاد نشون میده که در آینده نه چندان دور - و مطابق نظریه من ظرف کمتر از نیم قرن آینده - اکثر مشکلات بشر حل میشه و آتش جنگ ها و دعوا ها هم خاموش میشه. اگه در این زمینه کوچکترین شکی دارین خیلی راحت خودتون و دوستانتون رو با پدرهاتون و پدر دوستانتون و دوستانشون مقایسه کنین و بعد دنیایی رو تصور کنین که همه مردمش مثل پدرتون هستن. اونوقت این دنیا رو با دنیایی مقایسه کنین که همه مردمش مثل خودتون و دوستانتون باشن. تفاوت این دو دنیا تفاوت دنیای امروز و دنیای 30 سال دیگه اس. دست بر قضا من جز اون دسته مردمی نیستم که از لج اینکه آمریکا به عراق حمله کرده همه دستمایه تمدن بشری رو زیر سوال ببرم و به راحتی اعتراف می کنم که همه چیز به سرعت رو به بهبوده. حتی اگر چند تا جنگ دیگه هم در بگیره یا دولت سودان بازم مردم فقیر و بدبختش رو به باد کتک بگیره.

از طرفی سطح رفاه هم داره به شدت بالا میره و زندگی آسون میشه. می دونم که هنوز خیلی ها در دنیا هستن که اتومبیل ندارن. ولی در بین کسانی که یه اتومبیل کهنه دارن خیلی هاشون در حالیکه امکان تعویض اتومبیل رو دارن تمایلی به اینکار ندارن. چون همون اتومبیل کهنه هم نیازشون رو برطرف می کنه و در کاربرد اصلیش هم که رسوندن مسافر به مقصده از اتومبیل نو چیزی کمتر نداره. یه زمانی بود که تفاوت اتومبیل نو و کهنه خیلی زیاد بود. اما تا 10 سال دیگه حتی کهنه ترین اتومبیل ها هم از امکانات اولیه رفاهی برخوردار خواهند بود و اونچه که به اتومبیل های جدید اضافه میشه فقط امکانات رفاهی لوکسه. اگه این زمان رو مقایسه کنین با وقتی که بعضی از مردم سوار خر میشدن و بعضی سوار اتومبیل می بینین که اگرچه تفاوت طبقه فقیر و غنی به قوت خودش باقیه ولی حالا حتی کسانی که زیر خط فقر هستن هم از امکانات رفاهی بیشتری نسبت به گذشته برخوردارن. همه اینها حاکی از اینه که زمانی میرسه که همه در جامعه از یه سطح رفاه قابل قبول برخوردار خواهند بود.

نظریه دوم به این ترتیب ساپورت میشه که همیشه و در همه زمانها مردمی در دنیا هستن که آسون به دنیا میان و آسون هم از دنیا میرن. کسانی که در یه کشور امن و آروم در یه خانواده مرفه و سروتمند متولد میشن، از تحصیلات خیلی عالی بهره مند میشن، با بهترین مردها و زنها می گردن و برعکس اونچه که عوام فکر می کنن - یا باید فکر کنن برای اینکه تا فیهاخالدونشون نسوزه - اصلا هم از من و تو احمق تر نیستن. هم هوش و استعداد دارن هم انواع امکانات. به دلیل محیط مناسبی که درش بزرگ میشن یکی از استعداد هاشون خیلی بهتر از مال ما پرورش پیدا می کنه و خیلی راحت ثروتمند میشن و بر ثروتی که از خانواده شون بهشون رسیده چیزی هم اضافه می کنن. در تمام عمر از بهترین امکانات استفاده می کنن و لذت بردن رو به عنوان یه هنر و انگار به عنوان شغل اصلیشون یاد می گیرن. مرد و زن در برخورد باهاشون مهربون و مودب هستن و در تمام عمر تبی نمی گیرن.

اگرچه همه ما طوری تربیت شدیم که فکر کنیم نمونه های چنین افرادی بسیار نادرن باید بگم که نخیر متاسفانه یا خوشبختانه چنین موجودات خوشبختی خیلی هم تعدادشون زیاده.. فقط باید باهاشون آشنا بشین تا مختون سوت بکشه! به هر حال طوری که به نظر میاد بخت و اقبال و شانس و تصادف اصلا برای این تنظیم شدن که در دنیایی که بعضیا در رنج و سختی متولد شدن بعضیای دیگه خوشبخت باشن. برای اینکه زنی به طور تصادفی 5 بار در طول عمرش Rape بشه و کس دیگه هرگز دزد به خونش نزنه.