خدا پرستی
کمتر کسی رو میشناسم که این روزها به بهشت و جهنم باور داشته باشه.. این در حالیه که قرآن که کتاب خداست و تحریفی درش نشده به وضوح بهشت و جهنم رو توصیف کرده. ولی اکثرا کماکان باور دارن که قرآن کتاب خداست و حضرت محمد پیامبر خداست ولی بهشت و جهنم دیگه از مد افتاده! بعضیا وکیل خدا شدن و میگن خدا اگرچه فلان حرف رو زده ولی منظورش طور دیگه ای بوده!!! رک بگم این حرف احمقانه است.. خدا یک کتاب فرصت داشته که حرف دلش رو بزنه... پس شاید اونجا هم که گفته دزدی نکنین منظورش این بوده که اگه عشقتون کشید دزدی نکنین ولی اگه عشقتون نکشید یا اینکه درس طلبگی خوندیدن و آخوند شدین هرچی گیرتون اومد بدزدین؟ هان؟ اگه شما می تونی وکیل وصی خدا باشین اون آخونده که خیلی بهتر از شما می تونه اینکارو بکنه! و دوباره بعضی استدلال می کنن که توصیف بهشت و جهنم برای عرب هزار سال پیش گفته شده که نه برای ما! (نمی خوام بهتون یاد آوری کنم که عرب عصر جاهلیت هم گرفتار همون سوالاتی بود که شما الان هستین و عقل شما هم خیلی از اونها بیشتر نیست) اینهم استدلال موفقی نیست چون اگر اینطوری باشه باید بگردیم و ببینیم که دیگه کجاهای قرآن فقط برای اعراب زمان قدیم گفته شده و برای شما فارس های مدرن صادق نیست؟! احیانا نماز و روزه و خمس و زکات و سکس و همه اون کارهای سخت شامل این تبصره نمیشه؟
باز یک گروه دیگه هستن که به خدا معتقدن و به قرآن هم تا حدی معتقد هستن و به پیامبران هم تا حدی!! آخه بابا مگه دلبخواهیه؟ اگه به خدا معتقدین این عقیده رو از کجا آوردین؟ مگه بطور مستقیم یا غیر مستقیم از حضرت محمد یا عیسی یا موسی بهتون نرسیده؟ چطوره که این یه قسمت رو قبول کردین و بقیه رو نه؟ پس تکلیف اون 124 هزار پیغمبر چی میشه؟ مگه میشه خدا رو قبول داشت ولی پیغمبرش رو نه؟ مگه میشه پیغمبر رو قبول داشت ولی قرآن رو نه؟ مگه میشه به نصف قرآن معتقد بود؟ (حتی سعی هم نکنین بگین خداپرستی فطریه چون کسانی که از پدر و مادر و مادر بزرگشون داستان دین و خدا رو نشنیدن هرگز این داستانها به مخیله شون هم خطور نمی کنه! شما هم اگر از بچگی تو کلته تون فرو نکرده بودن هرگز باور نمی کردین! و تازه اگر ادعا کنین که خداپرستی یک امر فطریه و شما خود به خود و بدون نیاز به پیامبران بهش پی بردین ، کسی ممکنه بهتون بگه چند همسری هم فطریه و اونوقت این سوال پیش میاد که آیا مسائل فطری رو باید پذیرفت یا رد کرد؟ و اینجاست که شما میگین قضیه چند همسری فرق داره که حتما هم همینطوره که میگین
:)))
از این بازیها بگذریم.. شما به بهشت و جهنم معتقد نیستید چون احمقانه به نظر می رسن.. چون اصولا وجودشون با خیلی چیزهای دیگه در تعارض جدیه.. ولی شک کلی کردن در اصل دین، ضرورت وجودش، حقیقتش و وجود خدا یکمی ترسناک بنظر میرسه اینطور نیست؟ حتی اگه همه چیز رو رد کردین بد نیست یه اعتقادکی به خدا داشته باشین چون اگه یوقت وجود داشته باشه زورش خیلی زیاده نه؟ اعصاب هم که نداره ممکنه تو همون جهنمی که وجود نداره مثل مرغ بریونتون کنه؟
:)))
راستشو بخواین من هدفم این نیست که به کسی بگم چطوری فکر کنه یا اینکه بخوام درست و غلط رو برای کسی توضیح بدم. انطوری هم نیست که معتقد باشم درست و غلطی در کار نیست.. خیلی هم هست.. فقط توضیحش وظیفه من نیست. من برای خودم فکر می کنم و شما هم برای خودتون. ولی اگه صرفا از روی تنبلی این مسائل رو در ذهنتون مرور نکردین و عقایدتون رو باز بینی نکردین شاید بد نباشه یادآوری کنم که هیچ کاری ضروری تر از این در زندگیتون وجود نداره. بیشتر عقایدی که ما داریم مال زمان 6 سالگیمونه مگر اینکه جدیدا همه رو مورد بازنگری جدی قرار داده باشیم. اهمیت این کار هم در اینه که تا وقتی که تکلیفتون با مسائل اساسی زندگی روشن نباشه چه انتظاری می تونین از زندگی داشته باشین؟ تا وقتی که ندونین در زندگی روی چه پاشنه ای میچرخه چه برنامه ای می تونین برای زندگی بریزین؟ باتضاد های درونی چه می کنین؟ با افرادی مثل من که هر چند وقت یکبار به عقایدتون و مقدساتتون بی احترامی می کنن، عقاید و مقدساتی که خودتون هم زیاد مطمئن نیستید که آیا مقدس هستن یا نه و آیا بهشون اعتقاد دارین یا نه چه می کنید؟
اگر خدای نکرده معتقد باشین که خدایی هست ولی زورش به احمدی نژاد و خامنه ای نمی رسه یا میرسه ولی اهمیت نمیده یا اینکه هم زورش میرسه و هم اهمیت میده ولی این یک کار رو به عهده شما گذاشته در حالیکه قدرت تصمیم گیری درباره روزه و مسائل جنسی رو برای خودش محفوظ نگهداشته و از طرفی گفته دعا کنین ولی دعاها رو مستجاب نمی کنه ، اونوقت همیشه با خودتون درگیر خواهید بود. یکبار این مسئله رو برای خودتون حل کنید و یا حسینی بشید یا یزیدی.. و اونوقت دوباره با هم بحث می کنیم
:)
Labels: theism